ثنا جان میوه زندگی مامان وحیده و بابا ابوالفضلثنا جان میوه زندگی مامان وحیده و بابا ابوالفضل، تا این لحظه: 11 سال و 3 ماه و 23 روز سن داره

ثنا خانم مهربون

تولدت 4 ماهگیت مبارک نفسم

1392/2/22 13:30
نویسنده : مامان ثنا
399 بازدید
اشتراک گذاری

عزیز دل مامان 4 ماهه شدی. مبارک باشه. چقد این روزا با وجود تو قشنگه برام و با وجود خستگی چقد شیرینه و می دونم یه روز دلم برای همه این روزاتنگ میشه. روزی که تو بزرگ شدی و برای خودت خانمی شدی و این مطالبو میخونی. اون روز بدون چقد کودکانه هات برام دوست داشتنی  و شیرین بودن و چقد از نفس کشیدن کنارت لذت می بردم و البته همیشه خواهم برد انشالله. 

امروز صبح همراه عزیز جون رفتیم واکسن 4 ماهگیتو زدیم. اولش خیلی گریه کردی. ولی شیر بهت دادم خدا روشکر آروم شدی و خوابیدی. همراه بابایی برای کارای تصفیه حساب دانشگاه رفتیم. تو هم همچنان خواب بودی. بعد از امضا گرفتن از استاد راهنما برای صحافی پایان نامه بابایی رفتیم آموزش. اونجا بیدار شدی و کمی گریه کردی و شیر خوردی. ببین چی با ما کردیا. تو دانشگاه شیر نداده بودم که دادمخجالت بعدش هر کی بهت می رسید از اساتید و کارمندا و بچه ها تا باهات حرف میزدن میخندیدی. همه گفتن چقد خوش خندست. منم تند تند برات آیت الکرسی میخوندم. مژه بعد برگشتن هم کلی خونه خاله عاطی بازی کردی و حالا هم که من دارم مینویسم خوابیدی . خداروشکر تا حالا که خیلی اذیت نشدی. 

واما دیشب همراه با عزیز جون و خاله عاطی رفتیم یه جای خوب که تو اولین بارت بود چنین جایی می دیدی. رفتیم حرم شاه عبدالعظیم. آخه بابایی دوست داشت 5 شنبه شب بریم دعای کمیل. ولی چون کارای من دیر تمام شد گفت دیگه دیره.

قسمت بود شب اول ماه رجب بریم زیارت . امروز صبح هم نماز اول ماه رو بیشتر از همه برای سلامتی تو خوندم . آخه به خاطر واکسنت نگران بودم. 

به هرحال تو حرم خیلی باحال بودی . با دستات و دهنت اداهای جالب در می آوردی. انگار داشتی با کسی حرف میزدی. ماهم گفتیم بذاریمت راحت باشی. حتما فرشته دارن به دخمل خوشکلمون خوشامد میگن. از خود راضی موقع نماز هم همش به همه نگاه می کردی که خم و راست می شدن و با دستت بازی میکردی. هر کی رد میشد نگات می کرد و دوست داشت بغلت کنه. 

بعد نماز بردمت زیارت 3 امام زاده . تو هم همش دوست داشتی دست بزنی به ضریح. الهی من فدای انگشتای کوچیکت بشم .

اینم یه عکس خوشکل از ثنا خانومم تو حرم:

بعدشم رفتیم تو بازار و چرخی زدیم . هدیه تولد 4 ماهگیتم گرفتیم. این لباس خوشکل:

چشم قربان

الهی من بگردم دور هیکل خوشکلت. ماشالله ماشالله بهت بشهماچ

راستی جمعه هم همراه عمه فاطی و فامیلای عمو حسین شوهر عمه فاطی نهار رفتیم پارک طالقانی. پسر خاله عمو حسین نی نیش 7 ماهش بود . آقا طه. خیلی بانمک بود. اینم عکس العمل نی نی طه در مقابل تو(بدون شرح)

تو هم که اصلا محل نمیذاشتی. بارک الله دخترم . همیشه به پسرا بی محل باش. البته اینا که نی نی ان . گناه دارن. پاکن. ولی اینو برای بعدنت میگم . چون از حالا کلی خاطر خواه داری باید تمرین کنی که اصلا برات مهم نباشن . نیشخند آخه محمد مهدی پسر خاله اعظم هم وقتی میبینت کلی عکس العمل جالب نشون میده. خاله اعظم که همش به تو میگه عروسم. منم میگم اگه پسرت دکترا گرفت و مثه باباش کاری بود شاااااااااااااااااااااااااااااید یه فکری برات بکنم. آخه عمو حمید شوهر خاله اعظم خیلی تو کارا بهش کمک میکنه. خاله اعظم هم که شیرازی. چه شود؟؟؟؟؟ خلاصه من گفتم دخترم کلی خاطر خواه داره . همینطوری به کسی بله نمیگماز خود راضی چی کنیم دیگه ؟ دخترم دختر شاه پریونه. الهی من فداش بشم.

 

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (7)

بابای ملیسا
22 اردیبهشت 92 13:38
با سلام . وبلاگ ملیسا جان با موضوع یه تیکه بهشت روی زمین به نام شیرخوارگاه آمنه به روز شد . خوشحال میشیم مراجعه کنید و با نظرات زیباتون ما رو دلشاد کنید . منتظر شما هستیم .
مامان منتظر
22 اردیبهشت 92 17:02
4 ماهگیش مبارک باشه


رستمی
23 اردیبهشت 92 10:51
مادر و پدر عزیز سلام شما بهتر از هر کسی میدانید که هیچ لذت و شعفی بالاتر از تولد یک نوزاد در خانواده نیست اما آینده بخش مهمی از زندگی هر نوزاد است که توجه عمده پدر و مادر را به خود جلب میکند. هر جوان 20 یا 30 ساله ای آرزو دارد در سال های جوانی سرمایه قابل توجهی در اختیار داشته باشد .او میتواند با این سرمایه برای تحصیل در خارج یا داخل کشور برنامه ریزی کند ،خانه بخرد، ازدواج کند و... آیا برای سرمایه آینده کودک دلبندتان فکری کرده اید؟؟؟؟؟ دوست عزیز پرداخت های کوچک امروز شما سرمایه ای بزرگ در آینده فرزندتان خواهد بود. با ما در طرح بیمه تامین آتیه فرزند بیمه پارسیان همراه شوید تا آینده روشنی برای فرزندتان بسازید. برای اطلاعات بیشتر با شماره های زیر تماس بگیرید. 02144031388-9
دوست مامان
23 اردیبهشت 92 12:48
سلام دوستم . من تقریبا سعی می کنم هر روز به ثنا بانو یه سری بزنم!!میگم توکه این همه با جزئیات دیروز رو شرح دادی نگفتی دوستت رو دیدی نامرد بعد چندصد ماه!!! شوخی می کنم من که از دیدنت کلی خوشحال شدم


سلام عزیزم. راست میگی. یادم رفت. البته اتفاقا با جزییات بخوام بگم که خیلی بیشتر میشه. من مختصر و مفید میگم. منم خیلی از دیدنت خوشحال شدم. مرسی که به وبلاگ ثنا خانومم سر میزنی ونظر میدی. خوشحالم میکنی. همیشه بیا. ایشالله زودتر بیام وبلاگ نی نی تو رو ببینم خانوم
مامان ماهان
24 اردیبهشت 92 8:15
سلام ممنونم شما خیییییییییییلی لطف دارین و بزرگوارین ،وسط رجب انشالله پایه ایم رو جفت چشام.خدا ثنا خانوم رو براتون نگهداره
مامان ماهان
24 اردیبهشت 92 8:17
اييييييييييييييييييييييييييي جونم ثنا جون اين ماماني خانوم چي دارن ميگن...اي شاه پريون ،،عزيزززززززززززززززززززم،،يه دنيا الماس ميياريم،،تاج شاه مييارييييييييييم،،تخت طلا ميياريييييييييييييم،،پسمل ناز و با حياااااااااااااااااا ميياريم ،،راضي ميشي خوشگل خانوم عروس ما بشي البته خاله جون گل پسر ما هم خاطر خواه زياد داره هاااااااااااااااااا..


سلام مامانی ماهان. دخمل ما فعلا قصد ازدواج نداره.میخواد ادامه تحصیل بده.
خاله انیس
24 اردیبهشت 92 18:50
سلام
وای زندگی خاله چقد نازی توو
چقد دلم واسه اون صورت ماهت تنگ شده عروسکم
دوست دارم اینقد بوست کنم که نگو
دلم برات اینقد تنگ شده که نگو



سلام خاله انیس. منم دلم برای همه تنگ شده. بوس. بوس . بوس