ثنا جان میوه زندگی مامان وحیده و بابا ابوالفضلثنا جان میوه زندگی مامان وحیده و بابا ابوالفضل، تا این لحظه: 11 سال و 3 ماه و 22 روز سن داره

ثنا خانم مهربون

سفر به دماوند و اولین زیارت امام زاده صالح ثنا بانوی من

1392/3/30 23:22
نویسنده : مامان ثنا
1,302 بازدید
اشتراک گذاری

طلای مامان باباجون سه شنبه به سلامتی همراه خاله افسانه و دایی سعید برگشت. کلی دلش برات تنگ شده بود. برات یه بلوز و 2 شلوار خوشکل برات خریده بود. دست گلش درد نکنه. خاله افسانه هم از طرف آجی ریحانه 2 هدیه خوشکل برات آورده بود. اینم عکساش:

دایی سعید هم یه ساعت دیواری خوشکل از طرف امیررضا برات آورده بود:

 

خاله انیس هم سی دی ترانه هالی خاله نسرین 5 رو بهت هدیه داد:

 راستی عزیز جون هم اون بار که اومده بود یه عروسک خوشکل برات خرید که یادم رفت عکسشو بذارم برات:

دستشون درد نکنه. زحمت کشیدن.

 niniweblog.com

چهارشنبه همراه با خاله افسانه و دایی سعید و خاله عاطی رفتیم دماوند. سال گذشته تقریبا 4 ماه بود که تو دل ماماتن بودی که همراه دایی محمد رضا رفتیم دماوند که من و بابایی مسموم شدیم. چقد بد بود. خدا رحم کرد که من زود خوب شدم ولی بابا جونت اینقد حالش بد بود که تویه روز 3 بار رفت دکتر. خلاصه این بار خداروشکر خوب بود. فقط خیلی تو مسیر بودیم. تو هم بیشتر تو مسیر خواب بودی. خدا روشکر زیاد اذیت نکردی.اینم چند تا عکس از چشمه اعلا در دماوند:

الهی من فذای تیپ و قیافه خوشملت بشم نازنینم

امیری عمه در حال راه رفتن

امیری جونم در حال خوردن شیشه نوشابه خالی

قربون شیرین کردنت

niniweblog.com

دیشب هم که عید مبعث بود همراه بابایی رفتیم امام زاده صالح. چون شب عید بود خیلی شلوغ بود. نمازو تو حرم خوندیم. بعد رفتیم بیرون شام خوردیم. دوباره برگشتیم دعای کمیل. اولش دختر خوبی بودی. ولی آخرای دعا دیگه خوابت می اومد و به هم ریختی.  ما هم لباستو عوض کردیم شاید بهتر بشی ولی نشدی. یادمون رفت اولش ازت عکس بگیریم. آخرش که دیگه بداخلاق شدی کمی فیلم ازت گرفتم. ولی قبل رفتن خاله عاطی بردت خونشون و کلی عکس خوشکل ازت گرفت. بنابراین من بیشتر عکسای فبل از رفتن به امام زاده صالح رو میذارم تا ایشالله یه بار دیگه رفتیم وکلی ازت عکس خوشکل گرفتم اونارو میذارم:

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (11)

مامان ویهان
18 خرداد 92 1:11
ای جانم ...چه ناز شدی گلم... هزار ماشالله


ممنون خاله جون
شقایق
18 خرداد 92 1:25
جونمممممم با این کلاه خوشگلت عروسکم


مرسی خاله
مامان ماهان
18 خرداد 92 11:48
ثنا جونم چه كادوهايي از عزيزاش گرفته..دست همشون درد نكنه..ثنا خانوم خاله عاطي ميخواست عكس بگيره چشمشو نشونه نگرفتي كه مث اون دفعه...تو اين عكسام جيگرتر از هميشه شدي فدات بشم
مامان ماهان
18 خرداد 92 11:49
اي جونم اين امير جونم چه خوشگل ميخنده ،خدا براتون حفظش كنه


ممنون خاله جون
فرناز/ مامان ریحانه
18 خرداد 92 12:54
خصوصی
مامان فتانه
18 خرداد 92 15:15
عکسا خیلی ناز شدن ولی خانمی عکسارو اینطوری کردی خوب نمیشه دید همه روهم میان


دیگه خاله جون باید تحمل کنید. مامانم دوست داره وبلاگ من خوشکل باشه
مامان منتظر
18 خرداد 92 19:00
زیارت قبول ثنا جونم ایشالله زیارت کربلا بری


ممنون خاله. ایشاالله با مامانو بابام. ایشالله شما هم با نی نی تون با باباش برید کربلا
مامان ماهان
19 خرداد 92 10:19
ثنا گلم اين گوشواره هاتم خيلي بهت ميياناااااااااااااااااا خاله


تازه خاله اینا گوشواره های طلام نیستن. اینا هموناییه که آقای دکتر برام گذاشته
خاله عاطي
19 خرداد 92 15:52
اي نفسم باشي حناييه خاله.دخمل طلا.بااين عكساي هنريم كه ازت كرفتم.
خاله ی آریسا
21 خرداد 92 12:27
واااااااااااااااااااااای که چقدر شیرینی تو عزیزم مثل عروسکی ماشالله


ممنون خاله جون
مــآمــآنــے
22 خرداد 92 11:49
چه ساعت خوشگلی ه
مبارکش باشه


ممنون خاله