ثنا جان میوه زندگی مامان وحیده و بابا ابوالفضلثنا جان میوه زندگی مامان وحیده و بابا ابوالفضل، تا این لحظه: 11 سال و 3 ماه و 18 روز سن داره

ثنا خانم مهربون

9 ماهگیت مبارک زندگی مامان و بابا

1392/7/22 16:08
نویسنده : مامان ثنا
237 بازدید
اشتراک گذاری

سلام به عشقم همه کسم نازنینم ثنا جونم. 

مهربون دخترم 9 ماه از بودن تو کنار ما میگذره. چقد حضورت کنارمون لحظه ها رو برامون کوتاه کرده. طوری که باروم نمیشه اینقد دخملم ماشالله بهش بزرگ شده. یه روز میرسه خودت با انگشتای کوچیک و ظریفت مینویسی . ایشالله زنده باشم و شاهد روزایی باشم که دخترم موفقیت های زندگیش رو خودش مینویسه و من و بابایی جونت از خودنشون کیفور میشیم....

هر روز که میگذره خانم تر میشی و من و بابایی هر روز بیشتر عاشقت میشیم. جدیدا قبل از خواب موقع شیر خوردن در حالی که چشمات بسته هست دست میزنی. فکر کنم مامانی  و تشویق میکنی و ازش تشکر میکنی که بهت شیر میده. الهی من قربون دختر قدر دانم بشم. صبحا هم که از خواب بیدار میشی شروع میکنی به پَ پَ کردن . طوری که من با شنیدن این صدا بدو بدو خودمو میرسونم و میخولمت. از بس تو روز باهات کلاغ پر بازی میکنم فکر کنم پ پ میکنی. تازگی ها هم که اینقد قشنگ گریه میکنی که من دلم نمیاد آرومت کنمنیشخند همش میگی د ب دب دب . دیشب که انگار میگفتی دحیده(وحیده) اینقد بهم وابسته شدی که بغل هیچکی نمیری. یعنی من دارم از کمر درد میشکنم ولی شما عین خیالت نیس. شانس نداریم که. گفتن دختر بابایی میشه. ولی غافل از اینکه این دختر طلا برای مامانش نقشه کشیده که اصلا نذاره استراحت کنه. 

کار جدید دیگت بالا رفتن از پله آشپزخونست . البته تو همون چند روز اول بعد ز 4 دست و پا رفتنت موفق به این کار شدی. در کشوهای آشپزخونه رو هم که باز میکنی. ولی هنوز نذاشتم داخلشونو ببینی. دد هم که به دایره لغاتت اضافه شدی. روز اول که دد رو یاد گرفتی اینقد گفتی که دیگه سردرد گرفته بودم.

خلاصه هر چی از شیرین کاری هات بگم تمومی نداره. فقط اونایی که خیلی باهشون میذوقم رو گفتم.

اینم چند تا عکس از جیجل من:

ثنا جونم در شهر بازی خورشید:

ثنا خانم در حال فرار کردن از دست بابا که میخواست بینیش رو تمیز کنه و پناه آوردن به من :

لوس کردنای عزیز دلم:

ایشالله که همیشه سلامت و لب خندون باشی عشق من

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (10)

خاله ی آریسا
23 مهر 92 10:28
اییییی جونم چهقدر خودشو لوس میکنه البته بگم که دخرا لوس باباهاشونن ایشالله همیشه لبت خندون باشه خوشگلم
مهسا مامان نورا
23 مهر 92 17:48
عزیزم نه ماهگیت مبارک


مرسییییییییییییی
مهسا مامان نورا
23 مهر 92 19:41
عید قربان مبارک التماس دعا


ممنون خاله جون. عید شما هم مبارک
مامان امیررضا
24 مهر 92 1:56
عزیزم 9 ماهگیت مبارک


ممنون زندایی جوووووووووووون
دوست مامان
24 مهر 92 17:20
جوجوی خوشگل، 9ماهگیت مبارک... عید قربان هم خجسته باد، التماس دعا ثنا خانم مهربون و جیجر....
آیسان مامان ماهان
25 مهر 92 11:33
هر عید تو را غرق صفا میخواهم.. هر روز تو را کامروا میخواهم... از بهر تو و هر که تو را دارد دوست... آرامش خاطر از خدا می خواهم... عیدتون مباااااااااااااااااارک..
آیسان مامان ماهان
25 مهر 92 11:35
قربون دحیده گفتنات عزیزم یه ذره هم بابایی گفتن یاد بگیر ،این دوست من یه ذره خستگی در کنه
آیسان مامان ماهان
25 مهر 92 11:36
چه مدلی ام از دست بابایی در رفتی ثنا جونم
فرزانه مامان علی اکبر
30 مهر 92 1:57
9‏ ماهگیت مبارک عزیزم ماشالله ثنا جونم چقدر ناز شده
مهسا مامان نورا
1 آبان 92 14:31
عید ولایت و امامت بر شما مبارک