ثنا و پارک آب و آتش
وروجک مامان. جمعه شب همراه با بابایی 3 نفره رفتیم پارک آب و آتش. خاله عاطی و عمه فاطی جور نشد براشون بیان. ما هم تصمیم گرفتیم تهنا با دخمل گلمون بریم. هوا عالی بود و پارک هم خیلی قشنگ بود. البته من بیشتر از آتشش از آبش خوشم اومد. وقتی شعله ها فعال می شد انگار نورش تو رو اذیت می کرد و تو چشماتو یه لحظه می بستی.اینم عکس خوشکلت همراه بابابا جون و آب و آتش(عکس 4 نفره) اولش خوب بودی . ولی همین که خواستیم شام بخوریم تو هم گشنت شد. منم با یه دردسری تو اون شلوغی هم زمان هم خودم شام خوردم هم به تو شام دادم. تولید به مصرف بود دیگه کلی ماهر شدم تو شیر دادن بس که تو هر جا رفتیم شیر خواستی. حتی تو آسانسور - در حال راه رفتن و... منم دلم نمیاد...